۱۳۹۴/۰۲/۰۷ | چرا ایران در کنار متحد تضعیف شده و پر هزینه اش سوریه ایستاده است
مقاله ای از نیکلاس بلنفورد در نشریه کریستین ساینس مانیتور
ایران با اعزام هزاران سرباز و شبه نظامی در راستای تقویت ارتش متزلزل سوریه و با اعطای میلیاردها دلار وام برای سرپا نگاه داشتن اقتصاد آن کشور نقشی حیاتی در حفظ بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، طی چهار سال جنگ خونین ایفا کرده است.
با وجود این حمایت عظیم، رژیم اسد طی چند ماه گذشته میدان جنگ را در نقاطی به نیروهای اپوزیسیون واگذار کرده است. ارتش اسد به شکلی جدی با کمبود سرباز تازه نفس و شبه نظامیانی روبرو است که خواهان ادامه جنگ هستند و این بیش از پیش دمشق را به تهران متحد نزدیکش در ۳۵ سال گذشته وابسته کرده است.
مقام های ایرانی سوریه را دارای اهمیت عالی استراتژیک اعلام کرده اند و به نظر می رسد که تمایلی به بازنگری در گزینه نظامی برای شکست شورشیان مخالف اسد ندارند. پرسش این است که ایران زیر تحریم های بین المللی تا چه زمان می تواند به تخصیص کمک های مالی، مادی، و نیروی انسانی به اسد ادامه دهد در حالی که با دشمنی بیش از پیش کشورهای سنی منطقه روبرو است.
رابرت فورد، کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه در واشنگتن و سفیر پیشین آمریکا در سوریه در سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، می گوید: «ایرانی ها احتمالا می توانند جنگجویان خارجی بیشتری را تامین کنند اما، در نقطه ای خاص سودمندی نیروهای خارجی اضافی کمتر و کمتر خواهد شد. نه اینکه شورشیان، رژیم اسد را از پا خواهند انداخت بلکه فکر می کنم با فرسایشی شدن جنگ موقعیت رژیم سخت تر و سخت تر خواهد شد.»
ارتش سوریه طی چهار سال گذشته حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار کشته و مجروح را متحمل شده و با ضربه هایی سنگین به نیروی انسانی و روحیه نیروها دست و پنجه نرم می کند.
ایران برای جبران این ارتش تضعیف شده، هزاران سرباز سپاه پاسداران، جنگجویان حزب الله لبنان، و شبه نظامیان عراق و افعانستان را به میدان آورده است. ایران همچنین در تشکیل یک نیروی شبه نظامی دفاع ملی متشکل از ۸۰ هزار شیعه علوی وفادار به اسد سوریه را یاری داد.
هر چند کمک های نظامی ایران به رژیم اسد فضایی برای تنفس داده است اما، کماکان از توان لازم برای حمله در جبهه های مختلف برخوردار نیستند و مجبورند با دقت مکان استقرار نیروها را انتخاب کنند.
یک مقام پیشین سوریه که خواسته هویتش فاش نشود می گوید: «اسد نیروی لازم برای پیروزی را در اختیار ندارد. برای چیره شدن ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار مادر باید متقاعد شوند که پسرانشان را به جنگ بفرستند. اما چرا یک مادر یا پدر سنی باید فرزندشان را به جنگ بفرستند تا برای بشار اسد کشته شود؟»
کمبود بحرانی نیروی انسانی با هماهنگی های اخیر میان کشورهای سنی قدرتمند منطقه عربستان سعودی و ترکیه در همکاری با اردن و قطر در سیاست جمعی شان در سوریه همزمان شده است.
چندی پیش، ملک سلمان، پادشاه جدید عربستان سعودی، و رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه، بر سر ضرورت افزایش حمایت از اپوزیسیون سوریه در راستای دستیابی به نتیجه ای ملموس موافقت کردند.
نتایج به سرعت حاصل شد. طی چند ماه گذشته، رژیم اسد شهر ادلب در شمال، بصره الشام در جنوب، و گذرگاه نصیب در مرز اردن را از دست دادند. روز شنبه گذشته، گروههای شورشی جسرالشغور یک روستای دیگر در شمال را تصرف کردند. در جنوب، حمله تحت رهبری ایران به استان های درعا و قنیطریه با مقاومت بیش از انتظار اپوزیسیون متوقف شد و حمله تحت رهبری حزب الله در منطقه قلمون در شمال دمشق به تعویق افتاد.
تصرف جسرالشغور به معنای تسلط نیروی ضد اسد بر دو منطقه بزرگ غیرشهری در استان ادلب است. این مهم به آنها امکان داد لاذقیه سنگرگاه رژیم در ساحل مدیترانه را در غرب مورد حمله قرار دهند. اگر شورشیان موفق شوند نیروهای اسد را بیش از پیش به جنوب عقب بنشانند رابطه ی میان دمشق و شهر حلب در شمال به شکلی خطرناکی ضعیف خواهد شد.
سوریه نقطه ژئواستراتژیک رابط میان تهران و حزب الله، محور مقاومت در برابر اسراییل و سیاست های غرب در خاورمیانه است.
سال گذشته مهدی طائب، یک روحانی بلندپایه ایرانی، در اهمیت سوریه برای ایران گفت سوریه استان استراتژیکی برای ما است: «اگر دشمن به ما حمله کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با حفظ سوریه است. اگر سوریه را در اختیار داشته باشیم می توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی توانیم حفظ کنیم.»
منابع دیپلماتیک در بیروت تخمین می زنند که ایران ماهانه یک تا دو میلیارد دلار کمک نقدی و نظامی در اختیار سوریه می گذارد. به گفته یکی از حاضران در جمعی خصوصی در واشنگتن که در آن استفان دمیستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، سخن می گفت دمیستورا تایید کرده است که ایران سالانه ۳۵ میلیارد دلار به سوریه می فرستد.
به گفته ی رندا سلیم، کارشناس حزب الله و یکی از مدیران انستیتو خاورمیانه در واشنگتن، «ایران همواره سوریه را دروازه ای به کشورهای عرب منطقه می دانست و این ارزیابی تغییری نکرده است.»
با این وجود، شکست های اخیر اسد در جنوب و شمال سوریه ممکن است ایران را مجبور به بازنگری در گزینه های نظامی اش در سوریه کند و شاید به اسد توصیه کند اگر شورشیان حوزه نفوذشان در ادلب را گسترش دهند اسد از حلب دست بکشد.
از دست رفتن حلب، بزرگترین شهر سوریه و موتور تجاری آن کشور، ضربه روانی سنگینی به رژیم اسد خواهد بود. اما، ایران برای تامین منافع استراتژیک اش نیازی به کنترل اسد بر کل سوریه ندارد و تنها کریدور حیاتی میان دمشق و بندر طرطوس در ساحل مدیترانه مجاور مرز لبنان برای ایران کافی است تا به تحویل سلاح به حزب الله لبنان ادامه دهد.
کریم سجادپور، کارشناس ارشد برنامه خاورمیانه بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل می گوید: «ایران خود را به شخص بشار اسد متعهد نکرده است. آنها متعهد به حفظ منافعشان در سوریه هستند.»
با وجود این ایران سرمایه گذاری سنگینی در رژیم اسد - به بهای حذف دیگر گروههای سوریه -کرده است چنانکه گزینه ای دیگری جز ادامه حمایت از متحد تحت فشارش ندارد.
مقام پیشین سوری با اشاره به کمک های میلیاردی ایران به سوریه می گوید: «فرای رژیم اسد ایران هیچ تماسی با دیگر گروهها ندارد. تجار سوری با دیگر کشورهای عرب تجارت می کنند... کمک های مالی ایران صرف واردات سوریه از عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس می شود.»
تحلیلگران معتقدند اگر توافق در حال شکل گیری میان ایران و جامعه بین المللی بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران در ماههای آینده به سرانجام برسد می تواند پایان بخش تحریم های فلج کننده علیه تهران باشد و یک بار دیگر صندوق ذخیره ایران پر شود. اما، ترکیب ائتلاف جسورانه ی کشورهای سنی منطقه علیه اسد با کمبود شدید نیروی انسانی برای عقب نشاندن شورشیان مخالف می تواند شرایط را برای رژیم اسد و نفوذ ایران در شام در بلندمدت پیچیده کند.
به گفته ی رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه: «من اغلب به وضعیت چون شرایط ارتش آلمان در جنگ جهانی اول در ۱۹۱۷ فکر می کنم که آرام آرام در جبهه غرب زمینگیر شد. این به کندی رخ می دهد و ایرانی ها می توانند آهنگ آن را کندتر کنند اما، شگفت زده خواهم شد اگر بتوانند این روند را معکوس کنند.» | منبع
ایران با اعزام هزاران سرباز و شبه نظامی در راستای تقویت ارتش متزلزل سوریه و با اعطای میلیاردها دلار وام برای سرپا نگاه داشتن اقتصاد آن کشور نقشی حیاتی در حفظ بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، طی چهار سال جنگ خونین ایفا کرده است.
با وجود این حمایت عظیم، رژیم اسد طی چند ماه گذشته میدان جنگ را در نقاطی به نیروهای اپوزیسیون واگذار کرده است. ارتش اسد به شکلی جدی با کمبود سرباز تازه نفس و شبه نظامیانی روبرو است که خواهان ادامه جنگ هستند و این بیش از پیش دمشق را به تهران متحد نزدیکش در ۳۵ سال گذشته وابسته کرده است.
مقام های ایرانی سوریه را دارای اهمیت عالی استراتژیک اعلام کرده اند و به نظر می رسد که تمایلی به بازنگری در گزینه نظامی برای شکست شورشیان مخالف اسد ندارند. پرسش این است که ایران زیر تحریم های بین المللی تا چه زمان می تواند به تخصیص کمک های مالی، مادی، و نیروی انسانی به اسد ادامه دهد در حالی که با دشمنی بیش از پیش کشورهای سنی منطقه روبرو است.
رابرت فورد، کارشناس ارشد انستیتو خاورمیانه در واشنگتن و سفیر پیشین آمریکا در سوریه در سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، می گوید: «ایرانی ها احتمالا می توانند جنگجویان خارجی بیشتری را تامین کنند اما، در نقطه ای خاص سودمندی نیروهای خارجی اضافی کمتر و کمتر خواهد شد. نه اینکه شورشیان، رژیم اسد را از پا خواهند انداخت بلکه فکر می کنم با فرسایشی شدن جنگ موقعیت رژیم سخت تر و سخت تر خواهد شد.»
ارتش سوریه طی چهار سال گذشته حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار کشته و مجروح را متحمل شده و با ضربه هایی سنگین به نیروی انسانی و روحیه نیروها دست و پنجه نرم می کند.
ایران برای جبران این ارتش تضعیف شده، هزاران سرباز سپاه پاسداران، جنگجویان حزب الله لبنان، و شبه نظامیان عراق و افعانستان را به میدان آورده است. ایران همچنین در تشکیل یک نیروی شبه نظامی دفاع ملی متشکل از ۸۰ هزار شیعه علوی وفادار به اسد سوریه را یاری داد.
هر چند کمک های نظامی ایران به رژیم اسد فضایی برای تنفس داده است اما، کماکان از توان لازم برای حمله در جبهه های مختلف برخوردار نیستند و مجبورند با دقت مکان استقرار نیروها را انتخاب کنند.
یک مقام پیشین سوریه که خواسته هویتش فاش نشود می گوید: «اسد نیروی لازم برای پیروزی را در اختیار ندارد. برای چیره شدن ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار مادر باید متقاعد شوند که پسرانشان را به جنگ بفرستند. اما چرا یک مادر یا پدر سنی باید فرزندشان را به جنگ بفرستند تا برای بشار اسد کشته شود؟»
کمبود بحرانی نیروی انسانی با هماهنگی های اخیر میان کشورهای سنی قدرتمند منطقه عربستان سعودی و ترکیه در همکاری با اردن و قطر در سیاست جمعی شان در سوریه همزمان شده است.
چندی پیش، ملک سلمان، پادشاه جدید عربستان سعودی، و رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه، بر سر ضرورت افزایش حمایت از اپوزیسیون سوریه در راستای دستیابی به نتیجه ای ملموس موافقت کردند.
نتایج به سرعت حاصل شد. طی چند ماه گذشته، رژیم اسد شهر ادلب در شمال، بصره الشام در جنوب، و گذرگاه نصیب در مرز اردن را از دست دادند. روز شنبه گذشته، گروههای شورشی جسرالشغور یک روستای دیگر در شمال را تصرف کردند. در جنوب، حمله تحت رهبری ایران به استان های درعا و قنیطریه با مقاومت بیش از انتظار اپوزیسیون متوقف شد و حمله تحت رهبری حزب الله در منطقه قلمون در شمال دمشق به تعویق افتاد.
تصرف جسرالشغور به معنای تسلط نیروی ضد اسد بر دو منطقه بزرگ غیرشهری در استان ادلب است. این مهم به آنها امکان داد لاذقیه سنگرگاه رژیم در ساحل مدیترانه را در غرب مورد حمله قرار دهند. اگر شورشیان موفق شوند نیروهای اسد را بیش از پیش به جنوب عقب بنشانند رابطه ی میان دمشق و شهر حلب در شمال به شکلی خطرناکی ضعیف خواهد شد.
سوریه نقطه ژئواستراتژیک رابط میان تهران و حزب الله، محور مقاومت در برابر اسراییل و سیاست های غرب در خاورمیانه است.
سال گذشته مهدی طائب، یک روحانی بلندپایه ایرانی، در اهمیت سوریه برای ایران گفت سوریه استان استراتژیکی برای ما است: «اگر دشمن به ما حمله کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با حفظ سوریه است. اگر سوریه را در اختیار داشته باشیم می توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی توانیم حفظ کنیم.»
منابع دیپلماتیک در بیروت تخمین می زنند که ایران ماهانه یک تا دو میلیارد دلار کمک نقدی و نظامی در اختیار سوریه می گذارد. به گفته یکی از حاضران در جمعی خصوصی در واشنگتن که در آن استفان دمیستورا، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، سخن می گفت دمیستورا تایید کرده است که ایران سالانه ۳۵ میلیارد دلار به سوریه می فرستد.
به گفته ی رندا سلیم، کارشناس حزب الله و یکی از مدیران انستیتو خاورمیانه در واشنگتن، «ایران همواره سوریه را دروازه ای به کشورهای عرب منطقه می دانست و این ارزیابی تغییری نکرده است.»
با این وجود، شکست های اخیر اسد در جنوب و شمال سوریه ممکن است ایران را مجبور به بازنگری در گزینه های نظامی اش در سوریه کند و شاید به اسد توصیه کند اگر شورشیان حوزه نفوذشان در ادلب را گسترش دهند اسد از حلب دست بکشد.
از دست رفتن حلب، بزرگترین شهر سوریه و موتور تجاری آن کشور، ضربه روانی سنگینی به رژیم اسد خواهد بود. اما، ایران برای تامین منافع استراتژیک اش نیازی به کنترل اسد بر کل سوریه ندارد و تنها کریدور حیاتی میان دمشق و بندر طرطوس در ساحل مدیترانه مجاور مرز لبنان برای ایران کافی است تا به تحویل سلاح به حزب الله لبنان ادامه دهد.
کریم سجادپور، کارشناس ارشد برنامه خاورمیانه بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل می گوید: «ایران خود را به شخص بشار اسد متعهد نکرده است. آنها متعهد به حفظ منافعشان در سوریه هستند.»
با وجود این ایران سرمایه گذاری سنگینی در رژیم اسد - به بهای حذف دیگر گروههای سوریه -کرده است چنانکه گزینه ای دیگری جز ادامه حمایت از متحد تحت فشارش ندارد.
مقام پیشین سوری با اشاره به کمک های میلیاردی ایران به سوریه می گوید: «فرای رژیم اسد ایران هیچ تماسی با دیگر گروهها ندارد. تجار سوری با دیگر کشورهای عرب تجارت می کنند... کمک های مالی ایران صرف واردات سوریه از عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس می شود.»
تحلیلگران معتقدند اگر توافق در حال شکل گیری میان ایران و جامعه بین المللی بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران در ماههای آینده به سرانجام برسد می تواند پایان بخش تحریم های فلج کننده علیه تهران باشد و یک بار دیگر صندوق ذخیره ایران پر شود. اما، ترکیب ائتلاف جسورانه ی کشورهای سنی منطقه علیه اسد با کمبود شدید نیروی انسانی برای عقب نشاندن شورشیان مخالف می تواند شرایط را برای رژیم اسد و نفوذ ایران در شام در بلندمدت پیچیده کند.
به گفته ی رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه: «من اغلب به وضعیت چون شرایط ارتش آلمان در جنگ جهانی اول در ۱۹۱۷ فکر می کنم که آرام آرام در جبهه غرب زمینگیر شد. این به کندی رخ می دهد و ایرانی ها می توانند آهنگ آن را کندتر کنند اما، شگفت زده خواهم شد اگر بتوانند این روند را معکوس کنند.» | منبع
***
Why Iran is standing by its weakened, and expensive, ally Syria
Iran already spends $35 billion a year to prop up the Assad regime, according to one estimate. Iranian officials say Syria is of supreme strategic importance.
By Nicholas Blanford, Correspondent April 27, 2015
Beirut, Lebanon — Iran has proven critical in helping keep President Bashar al-Assad in power after four years of bloody war, dispatching thousands of soldiers and paramilitary fighters to bolster Syria’s flagging army and billions of dollars in loans to prop up its economy.
Yet, despite this massive show of support, the Assad regime in the past month has lost ground against opposition forces in a series of battlefield reversals. And, crucially, it faces a serious shortage of fresh soldiers and militiamen willing to continue fighting, making it ever more reliant on Iran, its close ally of 35 years.
Iranian officials have declared that Syria is of supreme strategic importance, and appear unwilling to reconsider the military option in defeating the anti-Assad rebels. The question is how much longer Iran, a country burdened by international sanctions, can afford to continue allocating funds, materiel, and manpower to Mr. Assad while incurring ever greater animosity – and now blowback – from the region’s Sunni states.
“The Iranians could probably provide additional foreign fighters … but at a certain point the marginal utility of additional foreign forces becomes smaller and smaller,” says Robert Ford, a senior fellow with the Washington-based Middle East Institute and US ambassador to Syria between 2010 and 2014. “It’s not that the rebels will overwhelm the regime, but I think the regime’s position becomes harder and harder as the war of attrition slowly slides against it.”
The Syrian Army is estimated to have suffered 80,000 to 100,000 dead and wounded in four years of war, dealing a punishing blow in terms of manpower and morale. To compensate for the weakened army, the Iranians brought in thousands of Iranian Revolutionary Guards Corps soldiers, fighters from Lebanon’s militant Shiite Hezbollah party, and Shiite paramilitary forces from Iraq and Afghanistan. It also helped establish the 80,000-strong National Defense Force militia composed of Assad loyalists, mainly Alawites, a Shiite splinter sect to which Assad belongs.
While Iran’s military aid has bought the Assad regime some breathing space, it still lacks sufficient strength to launch multiple offensives and is forced to choose carefully where to deploy its forces.
“There is not a critical mass available [for Assad] to achieve victory,” says a former Syrian official who requested anonymity. “To prevail, 200,000 to 300,000 mothers need to be convinced to send their sons to fight. But why would a Sunni mother and father send their son to die for Bashar al-Assad?”
The critical manpower shortage is compounded by the recent coordination on Syria policy between the region’s Sunni powerhouses – Saudi Arabia and Turkey – in cooperation with Jordan and Qatar.
In early March, Saudi Arabia’s new monarch, King Salman, and Turkish President Recep Tayyip Erdogan, agreed on the “necessity of enhancing support to the Syrian opposition in a way that aims at yielding results.”
Strategic bridge to Hezbollah
Those results have been quick to materialize. In just the past month, the Assad regime has lost the city of Idlib in the north, Bosra ash-Sham in the south, and the Nasib border crossing with Jordan. On Saturday, rebel groups captured another northern town, Jisr al-Shughour. In the south, an Iran-led offensive in Deraa and Quneitra provinces has stalled against tougher than expected opposition, while a much-anticipated Hezbollah-led offensive in the Qalamoun region north of Damascus appears to have been postponed.
The capture of Jisr al-Shughour means that anti-Assad forces control the two largest urban areas in Idlib Province. It also allows them to mount a westward offensive on Latakia, a regime stronghold on the Mediterranean coast. If the rebels succeed in driving Assad’s forces further south from Idlib, the link between Damascus and the northern city of Aleppo would become perilously thin.
Syria represents the vital geo-strategic cog connecting Tehran to Hezbollah, the nucleus of an “axis of resistance” against Israel and Western ambitions for the Middle East.
In February 2014, Mehdi Taeb, a senior Iranian cleric, underlined the importance of Syria to Iran in stark terms, saying it is a “strategic province for us.”
“If the enemy attacks us and wants to take either Syria or [the Iranian province of] Khuzestan, the priority is to keep Syria,” he said. “If we keep Syria, we can get Khuzestan back too, but if we lose Syria, we cannot keep Tehran.”
Iran doesn't need Aleppo
Diplomatic sources in Beirut estimate that Iran spends between $1 billion and $2 billion a month in Syria in cash handouts and military support. Staffan de Mistura, the United Nations envoy to Syria, recently told a private gathering in Washington that Iran has been channeling as much as $35 billion a year into Syria, according to one of the participants at the meeting.
“Iran has always considered Syria its gateway to the Arab region. I don’t think that assessment has changed,” says Randa Slim, a Hezbollah expert and a director at the Washington-based Middle East Institute.
Still, Assad’s recent setbacks in the south and north of the country may compel Iran to reconsider its military options in Syria, including the possibility of advising Assad to abandon Aleppo if the rebels extend their reach in Idlib province.
The loss of Aleppo, Syria’s largest city and the country’s commercial engine, would represent a major psychological blow to the regime. But Iran’s strategic interests in Syria do not require Assad’s control over the entire country, only the vital corridor connecting Damascus to Tartous on the Mediterranean coast, which runs adjacent to the border with Lebanon. That corridor would enable Iran to continue providing weapons to Hezbollah.
“Iran is not committed to the person of Bashar al-Assad.… They’re committed to preserving their interests in Syria,” says Karim Sadjadpour, senior associate in the Middle East Program of the Carnegie Endowment for International Peace.
No partners other than Assad regime
However, Iran has invested so heavily in the regime – to the exclusion of other parties in Syria – that Tehran has little choice but to double down on its embattled ally.
“Outside the regime, Iran has no contacts in Syria. Syrian businessmen trade with other Arab countries,” says the former Syrian official, adding, ironically, that the billions of dollars handed by Iran to Syria “is financing Syrian imports from Saudi Arabia and other Gulf states, not from Iran.”
If the nascent deal between Iran and the international community over the Islamic Republic’s nuclear program is concluded in the coming months, it could end the crippling sanctions on Tehran, swelling the country’s coffers once more. But the combination of a more assertive Sunni regional alliance against Assad and the desperate shortage of manpower to fend off anti-Assad rebels potentially bodes ill for the Syrian regime – and Iran’s reach into the Levant – in the long term, analysts say.
“I often think of this situation as the German army in World War I in 1917 being slowly ground down on the Western Front,” says Ford, the former ambassador to Syria. “I think it’s a slow progression, and the Iranians can slow it further, but I would be surprised if they can reverse this.” | Source